این مقاله توسط کاوه بغدادچی | در تاریخ ۲ دی ۱۳۹۱ به نگارش در آمده است.
به گواه این منابع «نیکلای پاولوف» دیپلمات جوانی بوده که از سوی دربار تزاری آموزش عکاسی دیده و به درخواست دولت ایران در ماموریتی ویژه برای عکسبرداری به تهران اعزام شده تا به شیوهی داگرئوتیپ از شاه و درباریان ایران عکاسی کند. این رویداد با فاصلهای تقریبا ۳ ساله از اعلام رسمی اختراع عکاسی در فرانسه صورت گرفته است. ظاهرا این ماجرا نخستین روبرویی ایرانیان با عکس و عکاسی بوده اگر چه هنوز نشانی از داگروتیپهایی که این عکاس روس در آن روز پاییزی در کاخ سلطنتی تهران گرفته، پیدا نشده است.

به هر حال پس از آن بود که عکاسی به مرور جای خود را در میان شاهزادگان و درباریان ایرانی باز کرد و حتی در زمان حکمرانی ناصرالدینشاه قاجار به دلیل علاقهی شخص اول مملکت به این فن تازه وارد، عکاسی از حمایتی شاهانه نیز برخوردار شد. در سالهای طولانی سلطنت ناصرالدینشاه عکاسان ایرانی و خارجی بسیاری در سراسر ایران به ثبت زندگی اجتماعی و سیاسی در کشور پرداختند و اکنون آرشیو بزرگ و متنوع ولی پراکندهای از این آثار در منابع و مراکز مختلف برجای مانده است. این عکسها مجموعهای مستند از چهرهی ایران آن روزها هستند که امروزه برای مطالعات ایرانشناسی، مردمشناختی و تاریخ عکاسی میتوانند بسیار ارزشمند باشند.

در سالهای اخیر با تلاش ارزندهی پژوهشگران و تاریخنگاران زوایای مهمی از تاریخ عکاسی ایران، که البته بیشتر به دوران ناصری اختصاص دارد، برای همگان روشن شده و کتابها، مقالات و تصاویر زیادی از نخستین سالهای ورود عکاسی به ایران در دسترس همگان قرار گرفته است. ولی کماکان فقدان پژوهشی پیوسته و جامع که تمام ابعاد و سیر تکامل و تحول عکاسی در ایران از بدو ورود تا سالهای اخیر را دربرگیرد احساس میشود. از آنجاییکه بیشتر پژوهشهای منتشر شده مربوط به سالهای سلطنت ناصرالدینشاه است و از سوی دیگر نخستینها هم معمولا از اهمیتی دوچندان برخوردارند در زیر مرور بسیار مختصری میکنیم بر بعضی از نخستین واکنشهای ایرانیان در برخورد با پدیدهی نوپای عکاسی در ایران عصر قاجار.




اما تاریخ عکاسی ایران بیش از نام هر حاکم دیگری با ناصرالدینشاه (۱۲۷۵- ۱۲۱۰ خورشیدی) گره خورده است. طبق برخی اسناد یکی از نخستین برخوردهای او با عکاسی زمانی بوده که طبق اعلام بعضی منابع [احتمالا] در ۱۳ سالگی و هنگامیکه به عنوان ولیعهد ایران در تبریز اقامت داشت در آذرماه ۱۲۲۳ خورشیدی سوژهی دوربین ژول ریشار فرانسوی شد. ظاهرا این آشناییهای اولیه سبب علاقهی ولیعهد جوان به عکاسی شد به طوریکه پس از رسیدن به سلطنت در شهریورماه ۱۲۲۷ خورشیدی همواره یکی از حامیان اصلی گسترش عکاسی در ایران لقب گرفت.

وی در بسیاری موارد دانسته یا ندانسته از عکاسی به عنوان وسیلهای برای مستندنگاری تاریخی و فرهنگی بهره میجست و عکاسان دربار را به اقصی نقاط کشور میفرستاد تا از شهرها و روستاهای مختلف و آثار تاریخی و اقوام و طوایف ایرانی عکس بگیرند و اغلب توضیحاتی هم برای هر عکس بنویسند. ناصرالدینشاه خود عکاسی را [احتمالا] از فرانسیس کارلهیان آموخت و تا آخر عمرش عکسهای بسیاری از خود، زنان حرمسرا، غلامان و خدمتکاران دربار و شخصیتها و محیط اطرافش گرفت که بسیاری از آنها هماکنون در آلبومخانهی کاخ گلستان یا سایر آرشیوهای تاریخی موجود است.

عکاسی که در سالهای ورود به ایران بیشتر در اختیار شاه و دربار بود کمکم با گشایش عکاسخانههای عمومی به میان مردم هم گسترش یافت. نخستین عکاسخانهی عمومی ایران به دستور ناصرالدینشاه و به سرپرستی عباسعلیبیک (از شاگردان آقارضا عکاسباشی) فروردینماه ۱۲۴۸ خورشیدی در خیابان جباخانهی تهران تاسیس شد.

از دیگر مواردی که سبب همگانی شدن بیشتر عکاسی در ایران شد میتوان به آغاز آموزش آن در مدرسهی دارالفنون تهران اشاره کرد که ظاهرا نخستین مدرس آن هم فرانسیس کارلهیان بوده است. این مدرسه از حدود سال ۱۲۴۰ خورشیدی آموزش عکاسی را در میان رشتههای آموزشی خود قرار داد و بعدها در بهمنماه ۱۲۵۵ خورشیدی هم عکاسخانهی ویژهای برای استفادهی طبقات مختلف جامعه به راه انداخت.



بخش مهمی از آثار این عکاس پرکار ایتالیایی امروزه در آلبومخانهی کاخ گلستان و همچنین در شماری از کتابخانهها و بایگانیهای مهم دنیا موجود است. آنتوان سوریوگین، روسیخان، ژول ریشار، فرانسیس کارلهیان، ارنست هولتسر، مسیو پاپاریان، لوییجی مونتابونه، ژاک دمرگان و آلبرت هوتز از دیگر غیرایرانیانی هستند که طی سالهای اولیهی ورود عکاسی به ایران تصاویر بسیاری با موضوعات مختلف از زندگی اجتماعی و مناظر و معماری ایران آفریدند یا دستی در آموزش عکاسی داشتند.

در دوران سلطنت ناصرالدینشاه همچنین شاهد مصور شدن روزنامهها هستیم. البته روشن است که در آن زمان امکان چاپ مستقیم عکس وجود نداشت و روزنامهها از روشهایی چون طراحی از روی عکس برای چاپ سنگی استفاده میکردند. طبق برخی منابع روزنامهی «دولت علیه ایران» که از شهریور ۱۲۳۹ خورشیدی به مدت تقریبا ۶ سال با مدیریت میرزا ابوالحسنخان صنیعالملک انتشار یافت، نخستین روزنامهی تصویری ایران است که از آثار نفیس عهد ناصری و نخستین منبعی شده که تصویر بعضی دولتمردان آن روز ایران را در آن میتوان سراغ گرفت.

۹. عدل، شهریار (۱۳۷۹)؛ آشنایی با سینما و نخستین گامها در فیلمبرداری و فیلمسازی در ایران ؛ فصلنامه طاووس؛ شمارههای ۵ و ۶
- نویسنده : فاطمه مداح
- منبع خبر : https://www.akkasee.com/article/1391/21739/-------/