مجید مردانیان، فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنر درباره عکس خبری می گوید: امروز تدوین تاریخ بدون در نظر گرفتن عکاسی خبری ممکن نیست. باید باور داشته باشیم که اسناد هر چه باشند، قابل خدشه هستند و نوشتههایی تحلیلی بیش نیستند، تحلیلهایی که اگر با یک درصد غرض ورزی باشد، چه بسا تاریخ را به بیراهه میکشاند و کسی نیست تا از آن دفاع کند. چرا که عدم حضور آیندگان، راه را بر دلیل و برهان میبندد. اما عکس خبری سندی است که در هر زمان و بعد از چند صد سال باز هم خدشه ناپذیر است و تاریخ گریزی از آن ندارد، چه از آن خوشش بیاید و چه به ذائقهاش خوش نیاید. مردانیان گفت: در عکاسی خبری پیچیدگی و خام بودن مشکلات قابل رویت است و شاید بتوان به نحوی این دو موضوع را موشکافی کرد. ما با عکاسان خبری دائما در حرکت هستیم و این مساله در عکسهای عکاسان بزرگ خبری مثل روبرت کاپا و رز شیباف، دیوید سیموند، موبروس داوید سون، گوران پارکس و … کاملا قابل مشاهده است. این عکاس مطبوعات با اشاره به چرالد روسنس گراتز از آژانس Magnum در نقل جملهای از وی گفت: “عکاسی خبری تغییر محیط بیرونی به محیط درونی است، عکاسان مطبوعات به نوعی حالت را دارند. بعضی از آنها ممکن است الهام بخش تصورات کاشفان باشد.“ برنیس ابرت ۲۵ سال پیش نیز چنین گفته است: “عکس را باید ببینیم که سند مناسبی باشد و عکاسان خبری صاحبان سندهای مناسب هستند و خلقکننده آنها.“ وی اضافه کرد: به هر حال با این که میدانیم دوربین عکاسی هیچ گاه دروغ نمیگوید، اما میتواند شریکی غیر واقعی باشد. مثلا دشمنان سیاسی برای عملی کردن نقشههای خیانت خود، به هم لبخند میزنند، روز بعد خوانندگان روزنامه مجذوب رفاقت گرم آنها میشوند. اما یک عکاس وقتی شروع به کار میکند، لحظهها را انتخاب میکند و ترکیبی را که با عقیده و آگاهیاش هماهنگی داشته باشد را با آن تطبیق میدهد. شما میتوانید عکس احساس برانگیز یک افسر پلیس هنگام شلیک به زندانی در یکی از خیابانهای Saigon را به خاطر بیاورید؛ این تصویر در صفحه اول همه روزنامههای دنیا به چاپ رسید، ولی دیگر هیچ کس نمیتواند مشابه آن را ببیند. سال ۱۹۶۳، مالکوم براونی از راهبی بودایی که در حال نشستن روی آتش بود عکس گرفت. اینها و بسیاری واقعیتهای دیگر داستانهایی هستند که همواره طی سالیان دراز توسط عکاسان خبری به ثبت رسیده است. مردانیان با بیان این که عکسهای مطبوعاتی لحظه یا لحظاتی مادی و مفاهیمی گزینش شده هستند، گفت: این مفاهیم مقصد و هدف عکاسان را به ما نشان میدهند، خصیصهای که رسانههای دیگر آن را ندارند. عکاسی خبری نه همچون تلویزیون و سینما و یا شبکههای کامپیوتری، بلکه دریچهای است انتخاب شده و خاص که در یک آن، بخشی از یک رویداد را در برابر چشمان ما نمایش میگذارند و فکر ما را تحریک میکنند. وی درباره یکی از تکنیکهایی که از طرف هر روزنامه، خصوصا سردبیر آن به کار گرفته میشود، گفت: بازی با خبر و رویدادها از جمله این کارهاست که در محیط جامعه اتفاق میافتد. که دبیر روزنامه، با انتخاب یا رد موضوع مورد نظر، با بازی گرفتن از عکسها و مطالب، آنها را روی صفحه میچیند و گاه حتی به وسیله انتخاب خبرنگار مخصوص و خبره همان موضوع، اتفاق مورد نظر را پوشش میدهد و به قول معروف به خبر خود رنگ و روحی تازه میبخشد و این روح تازه به خاطر ایمان رایج است که در دورربین عکاسی فتوژورنالیستها وجود دارد. ما به خوبی به این نکته واقفیم، کسی که پشت دوربین قرار میگیرد، باید شکل همان چیزی باشد که میخواهد از آن عکس بگیرد. سردبیر عکس روزنامه قدس ادامه داد: بیشتر عکسهای خبری عکسهایی هستند که عکاس خبری آن را میقاپد، عکسهای خبری توسط کسانی گرفته میشوند که به موضوع و در شرایط مشخص نزدیک هستند. اما سوال این است که آیا آگاهانه انتخاب میشوند یا به ناچار از آنها عکس گرفته میشود؟ عکاسان خبری در طولانی مدت به این نتیجه میرسند که هر لنزی، چیزهایی مختلف را میبینند و سردبیران روزنامهها باید این مسایل را به عنوان محدودههای حقیقی مشخص و قابل قبول در مکانی بپذیرند. باید قبول کنند هر کاری که صورت میگیرد توسط عکاس است. وی درباره یکی از نقص های روزنامهها دربارهی استفاده از عکسهای خبری ، گفت: یکی از بحثهای که باید بگویم: خالی بودن روزنامهها و مطبوعات ما از گزارشهای تصویریست. گزارش تصویری یکی از پیچیدهترین و یکی از جالبترین چیزهایی است که در پایان کار ممتد عکاسان شاهد آن هستیم و البته جالب بودن آن مستلزم استعداد، ذوق و انتخاب درست عکاس است.
وی همچنین درباره مقالات تصویری گفت: باید بگویم که مقالههای تصویری علاوه بر داشتن یک عکاس حرفهای، باید یک طراح هنری و یک نویسنده خبره را دارا باشد. تا با توجه به مجموعه کارهای حرفهای آنها، شاهد مقالههای محکم و ماندگار باشیم. در عکاسی مانند هر چیز دیگری باید دورانی را گذراند، که جزیی از آن بستگی به آگاهی شخصی از دوربین و فیلم دارد و بخش دیگر به درک تدریجی و استعداد شخصی که در خود عکاس باید وجود داشته باشد. باید اضافه کرد که اگر بخواهیم، یک مقاله تصویری را تهیه کنیم نیاز به سازماندهی تعدادی عکس روی یک موضوع واحد داریم و به نحوی باید به این شعور تشخیص برسیم که این مجموعه عکس که به صورت مقاله ارائه خواهد شد، عمیقتر، کاملتر و جدیتر از موضوعاتی باشد که با یک عکس میتوان نشان داد؛ به عبارت دیگر ممکن است، با یک عکس موضوعی را بگوییم و پیام را انتقال دهیم، اما اگر قصد داریم به آن موضوع نگاهی با عبارات بالا داشته باشیم، ناگزیر به ارائه مقالهای تصویری، آن هم منسجم هستیم. وی با اشاره به موضوعاتی مشابه چنین توضیح داد: برای مثال از مقالات منسجم: Mathew Brody در جنگ نژاد پرستی امریکا، Rojjer Finton در جنگ JonTHomson در لندن و Ernest Holtzer در عثمانی میتوان یاد کرد؛ البته از ارائه قوی مجلات Life در امریکا Paris Match در فرانسه، Qeen در انگلستان و Epoca در ایتالیا نیز باید نام برد. وی دربارهی یکی از تعاریف سنتی که درباره عکس وجود دارد گفت: “ارتباطات یعنی رادیو اعلام کند و تلویزیون نشان دهد و روزنامهها تغییر کنند تا به هم این تقسیمبندی تا چندی پیش کاربرد داشت یعنی آگاهی مردم به همین سه وسیله تامین میشد” . این تعبیر سنتی در مملکت ما تا همین چند سال پیش هم مورد استفاده قرار میگرفت، اما اکنون کاربری وسائل ارتباطی به هم نزدیک شده است، حالا شما میتوانید از طریق کامپیوتر چند کار انجانم دهید. عکس خریداری کنید با شبکههای داخلی و خارجی ارتباط برقرار کنید هر متنی که نیاز دارید، موسیقی گوش دهید و فیلم تماشا کنید مردانیان ادامه داد: پس میبینید که مخاطب امروز تنها به دنبال روزنامه یا خبرگزاری شما نخواهد بود. البته در کشور ما این چیزها زیاد فراگیر نشده است و ما هم مجبوریم به این نقطه برسیم و از طریق این شبکههاست که عکاسان خبری میتوانند و باید ارتباط خودشان را با آن ور مرزهای در کمترین زمان ممکن برقرار کنند در هر حال همه به این واقفند که عکس مدرک است، اما کانال این مدرک چیست؟ آیا صرفا روزنامه هستند آیا عکاسان؟ جواب خیر است. چرا که برای مثال اگر برای کارتان( نوشتن کتاب، تحقیق و …) دنبال فلان عکس باشید ، ممکن است از طریق مطبوعات داخلی نتوانید آن را به دست آورید، اما اگر شما به اینترنت متصل باشید و بتوانید نام آن دراپانچ کنید میتوانید دهها عکس با کیفیت های مختلف از او داشته باشید. وی گفت: در قانونی که برای عکاسان آمده است، خبرنگاران به سه دسته سیاسی، امور اجتماعی و عکاس که به کار عکسبرداری و یا فیلمبرداری اشتغال خواهد داشت تقسیم میشوند، طبق ماده ۱۴ خبرنگار عکاس مکلف است: ۱- اطلاعات صحیح در اختیار موسسه خود قرار دهد. ۲- هنگام شرکت در مراسم، پروانه خبرنگاری خود را همراه داشته باشد. ۳- پیرامون رشته خود که در پروانه خبرنگاری منعکس است، فعالیت کند. ۴- توجه داشته باشد که عکسبرداری از موسسات نظامی و اماکنی که به امنیت عمومی ارتباط دارد بدون کسب اجازه قبلی از مقالات مربوط ممنوع است. در قانون تنها همین چهار بند آمده است. من زیاد توضیح نمیدهم، چرا که خودتان با خواندن آنها متوجه میشوید که این قوانین چقدر سطحی و محدود هستند با خودم فکر کردم و بندهایی را اضافه میکنم که فکر میکنم کمی قانون را محکم کند. هیچ سازمان، روزنامه و… حق ندارد بدون اجازه، عکاس به چاپ عکس وی مبادرت کند در این صورت به عکاس حق داده میشود از طریق دادگاه مطبوعات حق خود را مطالبه نماید و و دادگاه مطبوعات موظف است حق و حقوق عکاس را از شخص حقیقی یا حقوقی مطالبه نماید. روزنامهها مجلات و کلا مراکزی که کار عکاسی خبری انجام میدهند موظف هستند تا حقوق عکاسان خبری را به علاوه حقوق عادی به علت مواجه بودن با خطرات زیاد لحاظ کنند. وی در پایان گفت:هیچ ارگان رسمی و غیر رسمی حق جلوگیری از عکاسی خبری، مگر در مواردی که به امنیت ملی مربوط میشود را ندارد. وزارت ارشاد موظف به حمایت از عکاسان خبریست.
- نویسنده : فاطمه مداح
- منبع خبر : https://www.isna.ir/news/8104-03974.6667